ج، منفق بیش از یک نفر است: در این صورت منفق ها یا در خط صعودی و نزولی هستند یا فقط در یکی از آن دو خط.

 

۱- «هرگاه یک نفر در خط عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی اقارب داشته باشد که از حیث الزام به انفاق در درجه مساوی هستند نفقه او را باید اقارب مذبور به حصه متساوی تأدیه کنند ‌بنابرین‏ اگر مستحق نفقه پدر و مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید پدر و اولاد او متساویاً تأدیه کنند بدون این که مادر سهمی بدهد و همچنین اگر مستحق نفقه مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید مادر و اولاد متساویاً بدهند» .[۱۷]

 

۲- در حالت دوم نیز حال به همین منوال است چنان که پایان ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی می‌گوید اگر چند نفر از اجداد و جدات از حیث درجه اقربیت متساوی باشند نفقه را باید به حصه متساوی تأدیه کنند. مثلاً مستحق نفقه، جد یا جده مادری و جده پدری دارد نفقه او را این دو نفر متساویاً خواهند پرداخت. همین طور است در صورتی که مستحق نفقه دو فرزند متمکن داشته باشد.[۱۸]

 

د، واجب النفقه بیش از یکی است. «اگر اقارب واجب النفقه متعدد باشند و منفق نتواند نفقه همه آن ها را بدهد اقارب در خط عمودی نزولی مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهند بود»[۱۹]ممکن است مستحقین نفقه در خط صعودی یا نزولی باشند مثلاً منفق چند پسر یا پدر و مادر واجب النفقه داشته باشد قانون مصرّحاً تکلیف این مورد را معین نکرده است ولی جای تردید نیست که باید نفقه بین آن ها قسمت شود.

 

– بند سوم- ضمانت اجرای نفقه

 

واجب النفقه می‌تواند برای مطالبه نفقه خود به محکمه رجوع نماید.[۲۰] حاکم منفق را به ادای نفقه محکوم می‌کند. اگر منفق از ادای نفقه استنکاف نماید محکمه به شکایت واجب النفقه او را به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد کرد؛ اگر در این ضمن منفق نفقه را پرداخت تعقیب منفق و یا اجرای حکم موقوف می شود .[۲۱] شرع هم منفق مستنکف را به وسیله حبس به ادای نفقه مجبور۱- با تصویب ماده ۱۰۵ قانون تعزیرات دیگر ماده ۲۱۴ قانون مجازات عمومی قابل اجرا نیست و باید به مفاد ماده ۱۰۵ تعزیرات عمل کرد.[۲۲]

 

در خصوص اقامه دعوای نفقه توجه ‌به این نکته لازم است که حکم محکمه راجع به نفقه آینده است نه گذشته زیرا چنان که از تعریف انفاق برمی آید واجب النفقه برای رفع احتیاج آنی، مستحق نفقه است نه احتیاجات گذشته ولی این اصل چنان که سابقاً دیدیم بر نفقه زن صادق نیست.[۲۳]

 

گفتار دوم-حضانت یا نگاهداری اطفال

 

در موضوع حضانت ابتدا تعریف و حدود آن و بعد اشخاصی که حضانت به عهده آن ها‌ است و بالاخره ضمانت اجرای حضانت را توضیح می‌دهیم.

 

– بند اول- تعریف و حدود حضانت.

 

حضانت یا نگاهداری اطفال حق و تکلیفی است .[۲۴] که پدر یا مادر نسبت به طفل خود دارند .[۲۵] شیر دادن طفل از لوازم حضانت محسوب نمی شود یعنی «مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد» .[۲۶] ماده مذبور متکی به آیه ۶ از سوره طلاق است. حقوق و تکالیف ذیل از لوازم حضانت است:

 

۱- تربیت طفل. به موجب ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی «ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن ها را مهمل بگذارند» ‌بنابرین‏ پدر و مادر در صورت قدرت و استطاعت باید در حدود توانایی به تربیت اطفال خود بپردازند.[۲۷]

 

۲- تنبیه طفل. «ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند ولی به استناد این حق نمی توانند طفل

 

۱- طبق ماده واحده مصوب ۱۳۶۴ «در صورت غیبت یا استنکاف از پرداخت، کسی که نفقه بر عهده اوست و عدم امکان الزام وی به پرداخت نفقه، دادگاه با مطالبه افراد واجب النفقه می‌تواند از اموال او به مقدار نفقه در اختیار آن ها یا متکفل مخارج قرار دهد. در صورتی که اموال منفق در اختیار نباشد مادر یا دیگری با اجازه دادگاه می‌تواند نفقه آن ها را به عنوان قرض بردارد و از شخص مستنکف یا غایب مطالبه نماید».[۲۸]

 

۲- … فان ارضعن لکم فأتوهن اجورهن…

 

خود را خارج از حدود تادیب، تنبیه نمایند» .[۲۹] در بعضی از قوانین فرنگ حدود تنبیه از این مصرح تر است .[۳۰]

 

۳- اطاعت طفل. در مقابل هر حق، تکلیفی است و در مقابل حقی که طفل بر والدین خود دارد قانون گذار او را مجبور به اطاعت از آن ها نموده و می‌گوید «طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشند باید به آن ها احترام کند».[۳۱]

 

بند دوم- حضانت با کیست؟

 

حضانت طفل با مادر یا پدر است ‌به این ترتیب که «برای نگاهداری طفل مادر تا دو سال از ولادت او اولویّت خواهد داشت؛ پس از انقضای این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم، حضانت آن ها با مادر خواهد بود».[۳۲] ‌بنابرین‏ پسر تا دو سالگی و دختر تا هفت سالگی در حضانت مادر است و از آن به بعد در حضانت پدر ولی این ترتیب در موردی است که پدر و مادر هر دو در حیات باشند و الا یعنی «در صورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد».[۳۳] مدت حضانت مادر را قانون صریحاً معین نموده است ولی مدت حضانت پدر از طبیعت حضانت مستفاد می شود چه حضانت مخصوص صغیر است نه کبیر پس حضانت به کبر طفل خاتمه پیدا می‌کند.[۳۴] «اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود» .[۳۵] حق حضانت یکی از ابوین دیگری را از حق ملاقات طفل محروم نمی کند و این مطلب در ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی به طریق ذیل بیان شده «در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمی باشد حق ملاقات طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است».[۳۶]

 

بند سوم- ضمانت اجرای حضانت.

 

ممکن است شخصی به غیر حق طفل را نگاه داشته و از سپردن او به والدین امتناع کند و یا شخصی که تکلیف حضانت به عهده اوست از تکلیف خود سرپیچی نماید و یا آن که لیاقت حضانت طفل را نداشته باشد. قانون گذار در این موارد برای حق یا تکلیف حضانت ضمانت اجرا تعیین نموده است:[۳۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...